یک حادثه
سلام گل پسرم هفته پیش برامون هفته بدی بود پر از جوش و استرس:
روز سه شنبه به همراه چند خانواده دیگه به بندر رفتیم و از اونجا با لنج رفتیم درگهان شب اونجا خونه کرایه کردیم تا اینجاش همه چیز خوب بودو حسابی بهمون خوش میگذشت اما شب بعد ساعت 3 صبح با صداهای عجیب و غریب مثل انفجار و ترکیدن چیزی بیدار شدیم و بعد صدای همسایه کناری که در خونه ما رو میزد خلاصه فهمیدیم توی کوچه آتش سوزی شده و وقتی باعجله رفتیم بیرون دیدم ماشینمون بین شعله های آتش در حال سوختنه بابایی که اصلا حال خودشو نمیفهمید و با دائیت سعی میکردن آتیش رو خاموش کنن اما نمیشدوخلاصه تا آتش نشانی رسید نصف ماشین سوخت اینم از ماشین ما نمیدونم کدوم از خدا بی خبری ماشین پژو 405 رو که پشت ماشین ما پارک بود آتیش زده که از اون به ماشین ما گرفته. اینم از ماشین صفری که تازه یه ماه بود خریده بودیم و بلا گردون ما شد.بعدا خبردار شدیم همون شب و شبهای قبل این اتفاق برای ماشینهای دیگری هم افتاده اما ماشاالله به نیروی انتظامی که فقط میشینه و نگاه میکنه و آتش نشانی که همیشه دیر میرسه واقعا دستشون درد نکنه و خسته نباشن! .اینم از سفر ما که خاطره خوشی برامون نداشت با اینحال خدارو شکر میکنم که ماشین بیمه بود و مهمتر اینکه سالمیم و اتفاقی برای خودمون نیفتاده .
بقیه در ادامه مطلب:..