یک گام جدید

سلام بلبلکم سلام زنبورکم سلام گلکم تو الان خوابی وساعت 8 صبح 22شهریور 1390 هست از پری روز یه پیشرفت کوچولو داشتی و اون اینه که میتونی در حال راه رفتن بدون نشستن خم بشی و اسباب بازیاتو از روی زمین برداری و با خودت ببری  اولین بار هم با مهر نماز مامانی شروع کردی و حسابی حواس منو پرت کردی آخه تا حالا برای برداشتن چیزی اول مینشستی و وقتیکه میخواستی بلند بشی حتما باید به یه جایی مث دیوار یا منو بابات و یا مبل آویزون میشدی تا بتونی بلند بشی اما از دو روز پیش یه قدم دیگه به استقلالت نزدیک شدی و منم مث همیشه از کوچکترین موفقیت تو که البته برای خودت خیلی بزرگ و شیرینه به وجد میام

راستی پری روز دوباره زمین خوردی و بازم حسابی منو ترسوندی تازگیا راه رفتنت خیلی خطری شده قبلا بیشتر احتیاط میکردی اما الان بی پروا و به حالت دو حرکت میکنی آخرشم این شد که سرت خورد به تیزی سنگ و ورم کرد و الانم جاش روی سرت مونده

عشقت بالا رفتن از مبل و تخت و  سرو کول مامانیه اگرم خودت نتونی بری بالا اینقد نق میزنی تا خودم ببرمت وقتی برمت پارک کفشاتو در میارم و تو از سرسره میری بالا اولین بار که اینکارو کردی حسابی جا خوردم و همه کسایی که دیدنت خنده اشون گرفته بود که چطور این نیم وجبی اینجور سریع از سرسره بالا میره خدا رو چه دیدی شاید در آینده صخره نوردی چیزی بشی ..

الان چند روزه یه صداهای خنده داری با دهنت در میاری و اونقدر بامزه میشی که قند تو دل مامان و بابا آب میشه متن کامل صدا اینه:قله قله قله.....قله قله قله قله قله (با کسره ) کا ش میشد صداتو ضبط کنم و بزارم تو پستت امایه کم سخته

راستی دیشب بعد از یه ماه بی ماشینی بالاخره بابایی ماشینمونو تحویل گرفت (206 sd) و با هم رفتیم گشتی توی شهر زدیم ماشین خوبیه تو که خیلی ازش خوشت اومده بود

خوب دیگه داری کم کم بیدار میشی عزیزم دوستت دارم