مریضی پارسا
سلام پارسا جونم
این یک هفته روزا و شبای بدی رو گذروندی.بازم سرماخوردگی اومد سراغت اما چه سرماخوردگیی بیشتر آلرژی بود اصلا نفس نمیتونستی بکشی و چندین روز شیر نمیتونستی بخوری تب شدید داشتی و شبا بیخوابی بود و روزا بیقراری منم سر کار نرفتم و پیش گل پسری موندم تا زودتر خوب بشه
خلاصه خیلی روزای بدی بود حتی وقتایی که تو یک ماه و نیمه گی دل درد میشدی اینقدر اذیت نمیشدی به خاطر این حال و روز خرابت بابایی برات یه گهواره درست کرد اما توی گهواره هم بیقرار بودی
خلاصه بعد از یه هفته خدا رو شکر خوب شدی و و قتی برای اولین بار بعد از مریضیت تونستی راحت شیر بخوری تازه فهمیدم خدای بزرگ و مهربون چه نعمت بزرگی به من داده بود و من قدرش رو نمیدونستم و حتی گاهی خسته میشدم وغر میزدم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی