دغدغه
پارسا جان این روزا میشه گفت تنها دغدغه ام ناسازگاری تو و یا بهتر بگم تنفر تو از مهد کودکته خیلی بابت این قضیه ذهنم مشغوله راه دور مدرسه و خستگی کار با بچه های قد و نیم قد دبستانی یک طرف و دغدغه های فکری من درباره تو طرف دیگر. کاش تو هم مثل بچه های دیگه هر روز صبح به شوق دیدن خاله ات راهی مهد میشدی نه اینکه تا میبینی دارم ظرف غذاتو آماده میکنم بگی من مهد کودک نمیرم و گریه و...... این یکی دو روز قبل از رفتن به مهد گریه نمیکنی فقط مدام میگی من دوست ندارم برم مهد کودک و وقتی تو رو به مهد میسپارم با یک حالت مستاصل و درمانده تسلیم میشی و قدم به مهد میگذاری و باز منم و عذاب وجدان... وقتی با بچه ها بازی میکنم حرف میزنم دست به سر و روش...
نویسنده :
☀ مامان آسیه ☀
20:25